صفحه بایگانی دسته
شعر
متن آهنگ غم باران کاری از میثم مروستی
متن آهنگ میثم مروستی به نام غم باران
شب بود هوا ابری و هر لحظه غمآلود … انگار زمان در سفر خاطرهها بود
اندوه ز هر قطره ى بارانى امید … میریخت در آشفتگى و همهمه ى رود
هر گوشه از این خانه تو بودی و نبودى … در این دل دیوانه تو بودی و نبودى
چون زلزله یکباره جهانم به هم آمیخت … ویرانگر و ویرانه تو بودى و نبودى
تو بودی نبودی
از خانه به بیرون زدم و…
ادامه مطلب ...
شعر بانو با دکلمه (کیکاووس یاکیده)
های بانو
شوخی نکن
چشم خسته بسته میشود
قلب خسته می ایستد!
زنبیل پیرزنی را بردم که هیچ نمیشناختمش!
گفت:به خانم سلام برسان.
با تو صمیمی بود که…
نشئگی با خاطرات
تمام خاطراتت را با خود به گور نخواهم برد
اندکی از تو را دود خواهم کرد
تو و تمام زجه هایم را
دود خواهم کرد و خود با خیالی آسوده تر
در سینه ی…